تاریخ شیمی به سلسله اتفاقاتی اطلاق میشود که از زمان باستان تاکنون برای دانش شیمی اتفاق افتادهاست. تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد، تمدنهای باستان از ابزارهایی استفاده میکردند که سرانجام اساس تنوع شاخههای شیمی شدند. برای نمونه استخراج فلزها از سنگ معدن، سفالگری با استفاده از لعاب،تخمیر آبجو و شراب تهیهٔ رنگدانه برای لوازم آرایشی و نقاشی،[۴] استخراج مواد شیمیایی از گیاهان برای دارو و عطر تهیهٔ پنیر، ریسندگی، دباغی کردن چرم، تهیهٔ صابون ازچربی، ساخت شیشه و ساخت آلیاژهایی مانند برنج.
در گذشته تلاش برای بیان طبیعت مواد و چگونگی دگرگونی آنها ناموفق بود. دانش پیشرفتهتر کیمیاگری نیز در این مورد ناتوان بود. به هرحال دانش کیمیا به کمک انجام تحقیقات اولیه و ثبت نتیجهها، پایهگذار شیمی مدرن بود. تغییر نگرش در شناخت مواد، زمانی شروع شد که رابرت بویل در سال ۱۶۶۱ در کتاب شیمیدان شکاک میان شیمی و کیمیا تفاوت قائل شد. پس از آن شیمی با تلاشهای آنتوان لاووازیه و ارائه قانون پایستگی جرم، به یک دانش تکاملیافته تبدیل شد. دغدغهٔ هر دو دانش کیمیا و شیمی شناخت طبیعت مواد و چگونگی دگرگونی آنها بود، اما تنها شیمی از شیوههای علمی قوی بهرهمند شد. با کوششهای ویژهٔ جوسایا ویلارد گیبز تاریخ شیمی با ترمودینامیک رابطهٔ عمیقی پیدا کرد.
تاریخ شیمی از آغاز تاکنون با صنعت رابطهای مستقیم داشتهاست. در ابتدای دوران مدرن در اروپا، شیمی از ترکیب دانستههای باستان با فعالیتهای دانشمندان مسلمان در قرون وسطی توسعه یافت.سپس شیمی در کنار فیزیک توانست ماهیت درونی مواد را شرح دهد. امروزه شیمی دانشی بسیار پیچیدهاست که بخشهای زیادی با اهداف متنوع در زمینههای مختلف فناوری دارد.
آغاز شیمی نوین (۱۵۰۰–۱۸۰۰)
مشاهده کردن، اندیشیدن و نتیجهگیری کردن ابزارهای یونانیان باستان برای مطالعهٔ علوم طبیعی بود. کیمیاگران نیز تا پیش از آغاز دوران شیمی مدرن تنها از این سه ابزاره استفاده میکردند. در سال ۱۶۰۵، فرانسیس بیکن کتاب مهارت و پیشرفت فراگیری را منتشر کرد که حاوی توضیحاتی بود که بعدها به روش علمی معروف شد. در سال ۱۶۱۵ ژان بگن برای اولین بار از معادله شیمیایی استفاده کرد. رابرت بویل، دانشمند بریتانیایی در سال ۱۶۶۱ در کتاب شیمیدان شکاک، شیمی را علمی تجربی خواند. او از محققان خواست تا علاوه بر سه ابزار اصلی یونانیان پژوهشهای علمی نیز انجام دهند.بویل عقیدهٔ ارسطو را که جهان از چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش تشکیل شدهاست را رد کرد و به جای آن سه عنصر نمک، گوگرد و جیوه را عناصر سازندهٔ جهان دانست. در عوض او مفهومی جدید ارائه کرد که ذرات اولیه با ایجاد پیوند با یکدیگر ترکیبهای جدید میسازند. این تعبیر سادهترین و در عین حال معقولترین تعبیری بود که ارائه شد. پس از آن برای توجیه پدیدههای طبیعی به جای نظریهٔ ارسطو از نظریهٔ بویل استفادهشد. در سال ۱۶۶۹ هنینگ براند توانستفسفر را از ادرار به دست آورد و فسفر اولین عنصری بود که با شیوهٔ شیمیایی کشف شد. هنری کاوندیش برای اولین بار در سال ۱۷۶۶ توانست گاز هیدروژن (H2) را از سار گازها تمیز دهد. لاووازیه در سال ۱۷۹۳ نام این گاز را هیدروژن نهاد.
آنتوان لاووازیه در سال ۱۷۸۹ قانون پایستگی جرم را مطرح کرد که به قانون لاووازیه نیز مشهور شد. در این هنگام قوانین شیمی کمی قویتر شد به گونهای که پیشبینیهای درستتری صورت میگرفت.
جوزف بلک در سال ۱۷۵۴ توانست کربن دیاکسید که او به آن هوای ثابت میگفت را جداسازی کند.کارل ویلهلم شیله و جوزف پریستلی هر یک در سالهای ۱۷۷۱ و ۱۷۷۴ به طور مستقل توانستند اکسیژن را با گرم کردن جیوه (II) اکسید و نیتراتها جداسازی کنند. جوزف پروس نیز با کشف «قانون نسبتهای معین» باعث پیشرفتی بزرگ در شیمی شد. بر اساس این قانون مواد شیمیایی با نسبتهای معین با یکدیگر واکنش میدهند. در سال ۱۸۰۰ آلساندرو ولتا با ساخت اولین باتری شیمیایی باعث سرآغاز دانشالکتروشیمی شد. در سال ۱۸۰۱، جان دالتون نظریهٔ اتمی خود را در هفت بند منتشر کرد. او در نظریهٔ خود اتم را تجزیهناپذیر خواند. در آن زمان نظریهٔ دالتون بسیار تاثیرگذار بود به طوری که در قرن نوزدهم، شیمیدانان به دو گروه تقسیم میشدند. گروه اول کسانی بودند که نظریهٔ اتمی جان دالتون را دنبال میکردند و گروه دوم کسانی همانند ارنست ماخ بودند که به این نظریه اعتقاد نداشتند.
در سالنامهٔ علوم (به فرانسوی: L'année de la science) مربوط به سال ۱۹۹۰ راجر کراتینی بیان میکند که انگلیسیها بدون تردید اظهار دارند که جوزف پریستلی پدر شیمی جدید است و فرانسویها نیز آنتوان لاووازیه را پدر شیمی جدید میدانند.
اگرچه شیمی در دورهٔ تمدن بابل و مصر باستان آغاز شد و ایرانیان و عربها در دورهٔ تمدن اسلامی فعالیتهای زیاد انجام دادند، با این حال شیمی مدرن پس از فعالیتهای لاووازیه شکوفا شد. اصلیترین دلیل آن اکتشافات او دربارهٔ پایستگی جرم، نظریهٔ ماهیت آتش و واکنش سوختن در سال ۱۷۸۳ بود. پیش از آن فرض میشد که ماهیت آتش مادهایاست که از مادهٔ سوختنی آزاد میشود.
پس از آنکه واکنش سوختن به طور علمی بررسی و حل و فصل شد، فریدریش وهلر، که در سال ۱۸۲۸ موفق به ساخت ترکیب اوره شدهبود، بحث دیگری را دربارهٔ ارتباط شیمی و حیات و تمایز مواد آلی و مواد معدنی آغاز کرد. پیش از آن در دانش شیمی هرگز به ترکیب مواد آلی و مواد معدنی پرداختهنشدهبود. همین امر سرآغاز یک رشته جدید در شیمی شد به طوری که در اواخر قرن نوزدهم میلادی دانشمندان میتوانستند صدها ترکیب آلی به وجود بیاورند. مهمترین آنها جوهرهای مصنوعی بنفش، سرخابی و سایر رنگها و نیز آسپیرینبود.کشف شیوهٔ مصنوعی تهیهٔ اوره کمک بسیار بزرگی به کشف ترکیبات همپار کرد. چراکه آمونیوم سیانید و اوره دارای فرمول تجربی یکسان هستند.
مایکل فارادی در سال ۱۸۲۵ توانست بنزن را از گاز درخشان آزاد شده از پیرولیز روغن وال به دست بیاورد و آن را بیکابورت هیدروژن نامید. بنزن اولین و سادهترین ترکیب آروماتیک کشف شدهاست. ساختار بنزن توسط فریدریش آگوست ککوله در سال ۱۸۶۵ میلادی شناسایی شد.